هجوم فرهنگی یکی از مهمترین تهاجمات دشمنان خارجی علیه حاکمیت و باورهای مذهبی جوانان است که به آن تمسّک جستهاند.
تهاجم فرهنگی اگرچه به معنای ظاهری آن، تحلیل رعبانگیزی ندارد لکن در عمق و باطن مطلب، هدف ژرف و نهایی بسیار دقیق و تخریبی دارد. هدفی که اندیشههای مذهبی جامعه و جوانان و همچنین باورهای عرفی و حسن و قبح عقلی را دچار سرخوردگی و سرکوب کرده و باطن یک برنامهریزی دقیق و بلند مدت، نقش تأثیرگذار خود را بر پیکرهی جامعه وارد میکند.
به خوبی میتوانیم دریابیم که تهاجم فرهنگی، توطئه و فتنهای برنامهریزی شدهاست که دشمنان انقلاب علیه حاکمیت دین و باورهای اخلاقی و اجتماعی ترسیم کردهاند تا جامعه و جوانان را از فرهنگ اصیل و اعتقادات مذهبی د.ر سازند و با ارائه فرهنگ آلوده و اندیشههای فاسد که ظاهری جذّاب دارند، جوانان را به فساد و ابتذال ترغیب کنند.
دشمنان خارجی و معاندین داخلی، امروزه به این نتیجه رسیدهاند که نمیشود حکومت اسلامی را با تهاجمات اقتصادی و نظامی از بین برد، زیرا تا زمانی که استقلال مذهبی در بین مردم و جوانان جامعه حاکم باشد، تمامی نقشههای شوم آنان خیلی سریع نقش بر آب خواهد شد. از اینرو دشمنان غائله فرهنگی را با شگردهای مختلف از جمله نفی باورهای مذهبی در جوانان به راه انداختهاند تا بتوانند با تحریک جوانان، زمینههای فرار از مذهب را بر ایشان ایجاد کنند.
رسیدن جامعه اسلامی ایران به استقلال سیاسی، از نشانههای مهم پیروزی و استواری حکومت است که دشمنان خارجی چشم حسرت به آن دوختهاند زیرا آنان دریافتهاند، زمانی میتوانند ماهیت انقلاب را تغییر دهند که به استقلال سیاسی جامعه حمله کنند و تنها مسیر مطمئن جهت اجرای برنامههای مخرب خود را تغییر درساختار فرهنگی جامعه میدانند که هر روزه با تلاشهای شبانهروزی در حال فعالیت هستند. از اینرو تهاجم فرهنگی دشمنان زنگ خطری است برای جامعه اسلامی و متولیان و مدیران مملکت که استقلال سیاسی به منزله نقطه پایان فعالیت نیست و نیاز است تا درباره استقلال فرهنگی نیز تلاش کرد.
شهید مطهری، کلام ارزشمندی در این زمینه به یادگار گذاشتهاست که با تأمل عمیق در آن میتوان به حساسیت استقلال فرهنگی و مذهبی جامعه پیبرد. ایشان معتقد بودند:« ما اگر مکتب خودمان را ارائه کنیم،حتی با اینکه رژیم ستمشاهی را ساقط کردهایم و حتی با این فرض که استقلال سیاسی و اقتصادی را به دست آوردیم اگر به «استقلال فرهنگی» دست نیابیم، شکست خواهیم خورد و نخواهیم توانست انقلاب را به ثمر برسانیم. ما باید نشان دهیم که جهانبینی اسلامی نه با جهانبینی غرب منطبق است و نه با جهانبینی شرق و به هیچکدامشان وابسته و محتاج نیست.[1]»
زمانی میتوانیم مدعی باشیم که با یک استقلال فرهنگی همه جانبه رسیدهایم که از همهی ظرفیتها و امکانات جامعه، از همهی چهرهها و عقاید، از همهی انتقادات و نظرات استفادهی راهبردی کردهباشیم و میانگین مجموع نظرات آرای ملّت و جوانان را به عنوان سند ارزشمند در تعریف دقیق استقلال فرهنگی قلمداد کنیم. این مسأله پذیرفتنی نیست که گروهی خاص از افراد جامعه، حق انحصاری در برابر فرهنگی دارند. زیرا اعتقاد داریم چنانچه دربارهی استقلال فرهنگی انحصاری عمل کنیم نتیجهی به دست آمده آن نیست که به استقلال واقعی فرهنگی رسیدهایم.
امروزه مهاجمان فرهنگی در تبلیغات خود سعی کردهاند تا درجهت رسیدن به اهداف شوم خود، به اعتقادات مذهبی جامعه و جوانان تعرض کنند، به طوری که از این مسیر بتوانند به استقلال فرهنگی کشور تعرض کنند و آسیب جدّی وارد سازند.
بر همین اساس، مهاجمان فرهنگی، تمامی تلاش خود را بر ضدّ و نقیض جلوهدادن اسلام به کار گرفتهاند، به طوری که وانمود کنند اسلام فاقد جنبه حکومتی است و با اندیشههای مورد تقاضای جوانان از جمله آزادی، استقلال پیشرفت و هنر در منافات جدّی است.
شهید مطهری در اینباره میگوید:« استعمار سیاسی و اقتصادی آنگاه توفیق حاصل میکند که استعمار فرهنگی توفیق به دستآورده باشد و بیاعتقاد کردن مردم به فرهنگ و تاریخ خودشان، شرط اصلی این موفقیت است. استعمار دقیقاً تشخیص داده و تجربه کردهاست، فرهنگی که مردم مسلمان به آ تکیه کردهاند، فرهنگ و ایدئولوژی«اسلامی» است.[2]
بیتردید، دشمنان خارجی با همکاری و عنایت غافلان و معاندان داخلی که تهاجم فرهنگی را بر علیه نظام به راه انداختهاند، سعی کردهاند تا با عبرتگرفتن از شکستهای مفتضحانه خود علیه حکومت، با تعریف ایدئولوژی جدید فرهنگی، به استقلال مذهبی و فرهنگی جامعه، خدشه وارد کرده و زمانی که این مقدمات مهیّا شد، زمینه مناسب را برای براندازی نظام پیدا کنند.
بیدلیل نیست که «دیوکیو» مأمور سازمان جاسوسی آمریکا، در دیدار برخی عناصر ضدّ انقلاب فراری از کشور میگوید:« مهمترین حرکت در جهت براندازی جمهوری اسلامی، تغییر«فرهنگ» جامعه فعلی ایران است و ما مصمّم به آن هستیم.[3]»
در لابهلای اسناد یکی از گروهکهای ضد انقلاب، مطلبی یافت میشود که ایدئولوژی جدید فرهنگی آمریکا علیه ایران را دوچندان میکند:« اگر ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران را از آن بگیرند، حکومتی میشود مانند هر دار و دستهی دیگر ... پیکار فرهنگی در واقع نفی جوهر و ماهیت نظام جمهوری اسلامی است.[4]»
مطالب گفته شده گواه ای است که تهاجم فرهنگی دشمنان خارجی علیه نظام اسلامی ایران، تهاجمی جدی و خطرناک است، به طوری که در هر زمان با تداعی کردن اندیشههای مدرن و شیوههای گوناگون به مبارزه فرهنگی خود وسعت بخشیده تا ساختار فرهنگی جامعه را متلاشی سازند.
تلاشهای گستردهای از سوی حاکمیت برای مقابله و خنثی کردن عوامل فریبدهنده و آشوبگر تهاجم فرهنگی انجام گرفتهاست، اما با توجه به حساسیت جامعه و شرایط منطقه تلاشهای گسترده و پیچیده فکری و فرهنگی را میطلبد که بتوان با غائله بزرگ تهاجم فرهنگی، مقابلهی جدّی و قاطع کرد.
استاد مصباح یزدی در اینباره میفرماید:« ما باید از شیوههای تهاجمی برضد آنها استفاده کنیم همانگونه که آنها برای ترویج ارزشهای خود از این شیوهها استفاده میکنند ما نیز باید هنرمندانی پرورش دهیم که بتواند ارزشهای اسلامی را در فیلم، نمایشنامه، کتاب، رمان و داستان و در سایر آثار هنری آنچنان زنده و ترویج کنند که بتوانند دیگران را تحت تأثیر قرار دهند، نه آنکه همیشه در مقابل دشمن موضع انفعالی اتخاذ کنیم یا در نهایت تنها از خود دفاع نماییم.[5]»
تردیدی نیست که جهت مقابله با غائلهی فرهنگی دشمنان، راهی جز آن نداریم که با به روز کردن فرهنگ و تحوّل در آن از شیوههای ضد فرهنگی استفاده کنیم. از اینرو، ضروری است مدیران و متولیان فرهنگی کشور به رهنمودهای رهبر فقید انقلاب توجهی کامل مبذول داشتهباشند تا بتوانیم با تحول ر عملکردها و برنامههایمان و با استفاده از زبان هنر با تحریکات دشمنان مقابله کنیم.
رهبر فقید انقلاب میفرمایند:« ... اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل میدهد و با انحراف فرهنگ، هرجامعه در بعدیهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی میباشد... بزرگترین تحولی که باید بشود در فرهنگ باید بشود. برای اینکه بزرگترین مؤسسهای است که ملّت را یا به تباهی و یا به اوج عظمت و قدرت میکشد.
باید فرهنگ را یک جوری درست بکنید، فرهنگ را یک جوری بار بیاورید که برای ملت شما مفید باشد و این انجام نمیشود، جز که ایمان باشد... همه مسؤولیم و همه باید در پیشگاه خداوند و خلق خدا جواب تهیه کنیم و در این زمان که فرصتی ارزنده داریم از هیچکس عذری پذیرفته نیست و همه باید به مقدار توان خویش در این امر حیاتی کوشش نماییم تا خون جوانان برومند مجاهد و کوشش ملت و جاهدت بیدریغ آن هدر نرود...[6]
رهنمودهای رهبر فقید انقلاب بایستی به عنوان بهترین الگوی فکری و عملی متولیان و مدیران جامعه باشد، تا از کار فرهنگی و هنری غافل نماند. چرا که هرگونه غفلت در اینباره، باعث انحراف جامعه میشود.
از اینرو نیاز است تا در مقوله فرهنگ و هنر، تلاش بیشتری کرد و روشهای فرهنگی و هنری را به عنوان بهترین روشهای تأثیرگذار هم برای جوانان و هم به عنوان یک ابزار مهار شده در مقابل دشمنان قرارداد تا بتوانیم به موفقیت برسیم. در غیر اینصورت به موفقیت نخواهیم رسید و عاملی میشویم تا جوانان به نوعی انگیزه فرار از مذهب را داشته باشند.
هجوم ارتباطی امروزه دشمنان خارجی، علاوه بر تهاجم گسترده فرهنگی علیه حاکمیت و باورهای مذهبی جوانان، تهاجم ارتباطی خطرناکی را شروع کردهاند، زیرا پس از فروپاشی دنیای سنتی و جایگزین شدن به دنیای صنعتی «عصر ارتباطات» در لابهلای هزاران اندیشه و فعالیت به وجود آمد. عصری که دریک لحظه، جهان هستی را به ارتباط در میآورد، به نحوی که همگان بتوانند در کمترین مدت زمان، با صرف حداقل هزینههای مالی به وسیله ارتباطات، به روابط اجتماعی و دادو ستد اقتصادی بپردازند.
با توسعه بیرویه و چشمگیر عصر ارتباطات، علاوه بر آثار و منافع سازندهای که شاهد بودهایم، متأسفانه مضرات فراوان اجتماعی آن را ناظر هستیم که جمع زیادی از جوانان دستخوش برنامههای تبلیغاتی مهاجمان ارتباطی شدهاند.
امروزه تکنولوژی ارتباطات، زمینهی مناسبی شدهاست تا دشمنان به باورهای مذهبی جوانان نفوذ کنند؛ زیرا آنان دریافتهاند که نسل جوان بیش از هر چیز، علاقه کامل به تماشای برنامههای ماهوارهای و ارتباطی دارد، به همین جهت دشمنان خارجی سعی بر آن نموده تا با مونتاژ و تولید بیش از هزاران ساعت برنامه مبتذل اخلاقی، در مرتبه اول، اندیشههای جوان را تحت تأثیر افکار و تصاویر مهیّج و ضد اخلاقی قرار دهند و در مرتبه دوم با اغفال اندیشههای آنان، به باورهای مذهبی جوانان حمله کرده و روحیه ایمان و اعتقاد به مذهب را در تفکرات نوپای آنان بخشکانند. هجوم ارتباطی امروزه از سه طریق: 1- رادیوها 2- ماهوارهها 3- اینترنت، طراحی شدهاست که بایستی با روش درست و تفکر منطقی در اینباره برخورد کرد تا بتوانیم به نتیجه قابل قبول برسیم.
پی نوشت:
[1]) شهید مطهری،مرتضی،انقلاب اسلامی،ص164.
[2]) شهید مطهری،مرتضی،خدمات متقابل اسلام و ایران،ص353.
[3]) شیرازی،علی،نقد اندیشهها،به نقل از(هویت،ص19).
[4]) همان به نقل از(راهنمای پیکار،ص19).
[5] تهاجم فرهنگی،استادمصباح یزدی.
[6]) خودباختگی و خودباوری از دیدگاه رهبر فقید انقلاب،توسعه تنظیم و نشر آثار رهبر کبیر انقلاب،آیت الله العظمی خمینیH1371،ص88،82،80،78،69،64
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آمار سایت
کدهای اختصاصی
--------------
-------------------